کتاب راز همسران شاد، چگونه یک رابطه ماندگار و رضایتبخش داشته باشیم نوشتۀ هارویل هندریکس و هلن هانت، به شما آموزش میدهد چگونه و با چه راهبردهایی میتوانید از مسیر سخت و دشوار کشمکش قدرت عبور کنید و به آرامش و امنیت برسید.
در جامعۀ امروز اتفاقات ناگوار فراوانی رخ میدهد. آزادی افسار گسیختهای برای به رگبار بستن دیگران با کلمات غضبناک و گزنده و بیپرده به وجود آمده که ممکن است بسیاری از افراد رسانهها و سیاستمداران و تغییرات فرهنگی را مسبب این رویدادها بدانند؛ اما به نظر میرسد، آنچه در جامعه شاهد آن هستید، بازتاب چیزی است که درون شماست؛ زیرا حالتها و نشانههای سطح خرد، در سطح کلان عینیت مییابد. بنابراین زمانی میتوانید جامعهای به دور از اتفاقات منفی داشته باشید که روابط در خانه و خانواده عاری از منفیگراییها باشد.
در بخشی از کتاب راز همسران شاد میخوانیم:
ما روابط صمیمی خویش را با عباراتی حاکی از عشق بدون قیدوشرط آغاز میکنیم و در نامهها، پیامکها، تماسهای تلفنی و عشقورزیهای بیحدوحصر، به یکدیگر اعلام تعهد و دلبستگی میکنیم که در پی آن، احساس شادی و رضایت بیشتری به خودمان و دنیا خواهیم داشت. بااینحال، زمانی که عاشق میشویم، قادر نیستیم این حد از عشق رمانیتک را برای همیشه حفظ کنیم. سرخوشی، شوریدگی و سرمستی عشق، بعد از مدت کوتاهی، کمرنگ و کم رنگتر میشود.
برای مثال، ممکن است در دوران عشق رمانتیک نسترن و فرشاد، نسترن این طور فکر کند که فرشاد فقط کمی بیش از اندازه مراعات این را میکند که هزینههای کمتری صرف شود، و فرشاد هم اینطور فکر کند که نسترن فقط کمی خودرأی است؛ اما بعد از مدت کوتاهی، نسترن فرشاد را فردی میداند که همیشه خساست به خرج میدهد، و فرشاد هم نسترن را کسی میداند که همیشه میخواهد حرفهایش را به کرسی بنشاند.
ما به این مرحله که بهطور طبیعی بعد از مرحلۀ عشق رمانتیک ظهور میکند، کشمکش قدرت میگوییم، و دقیقاً همانطور که در فرهنگ جامعۀ ما افراد همیشه تقصیرها را گردن دیگران میاندازند، زوجین نیز وقتی به مرحلۀ کشمکش قدرت میرسند، همیشه همۀ تقصیرها را گردن طرف مقابل میاندازند و او را سرزنش میکنند: «همش تقصیر توست!» و طرف مقابل نیز برای دفاع از خود میگوید: «اصلاً! کی گفته تقصیر منه؟» و اینطور میشود که هرکدام از ما تلاش میکنیم طرف مقابل را تغییر بدهیم، یا او را مجبور یا تهدید کنیم که «بیشتر شبیه ما» شود.
در جامعۀ امروز اتفاقات ناگوار فراوانی رخ میدهد. آزادی افسار گسیختهای برای به رگبار بستن دیگران با کلمات غضبناک و گزنده و بیپرده به وجود آمده که ممکن است بسیاری از افراد رسانهها و سیاستمداران و تغییرات فرهنگی را مسبب این رویدادها بدانند؛ اما به نظر میرسد، آنچه در جامعه شاهد آن هستید، بازتاب چیزی است که درون شماست؛ زیرا حالتها و نشانههای سطح خرد، در سطح کلان عینیت مییابد. بنابراین زمانی میتوانید جامعهای به دور از اتفاقات منفی داشته باشید که روابط در خانه و خانواده عاری از منفیگراییها باشد.
در بخشی از کتاب راز همسران شاد میخوانیم:
ما روابط صمیمی خویش را با عباراتی حاکی از عشق بدون قیدوشرط آغاز میکنیم و در نامهها، پیامکها، تماسهای تلفنی و عشقورزیهای بیحدوحصر، به یکدیگر اعلام تعهد و دلبستگی میکنیم که در پی آن، احساس شادی و رضایت بیشتری به خودمان و دنیا خواهیم داشت. بااینحال، زمانی که عاشق میشویم، قادر نیستیم این حد از عشق رمانیتک را برای همیشه حفظ کنیم. سرخوشی، شوریدگی و سرمستی عشق، بعد از مدت کوتاهی، کمرنگ و کم رنگتر میشود.
برای مثال، ممکن است در دوران عشق رمانتیک نسترن و فرشاد، نسترن این طور فکر کند که فرشاد فقط کمی بیش از اندازه مراعات این را میکند که هزینههای کمتری صرف شود، و فرشاد هم اینطور فکر کند که نسترن فقط کمی خودرأی است؛ اما بعد از مدت کوتاهی، نسترن فرشاد را فردی میداند که همیشه خساست به خرج میدهد، و فرشاد هم نسترن را کسی میداند که همیشه میخواهد حرفهایش را به کرسی بنشاند.
ما به این مرحله که بهطور طبیعی بعد از مرحلۀ عشق رمانتیک ظهور میکند، کشمکش قدرت میگوییم، و دقیقاً همانطور که در فرهنگ جامعۀ ما افراد همیشه تقصیرها را گردن دیگران میاندازند، زوجین نیز وقتی به مرحلۀ کشمکش قدرت میرسند، همیشه همۀ تقصیرها را گردن طرف مقابل میاندازند و او را سرزنش میکنند: «همش تقصیر توست!» و طرف مقابل نیز برای دفاع از خود میگوید: «اصلاً! کی گفته تقصیر منه؟» و اینطور میشود که هرکدام از ما تلاش میکنیم طرف مقابل را تغییر بدهیم، یا او را مجبور یا تهدید کنیم که «بیشتر شبیه ما» شود.